زومیت به تازگی با همکاری امتداد پارسه اقدام به بررسی سرفیس پرو 6 شرکت مایکروسافت کرده است و در آن به صورت موشکافانه تک تک خصوصیات این محصول را مورد بررسی قرار داده است. در ادامه بررسی تخصصی زومیت از سرفیس پرو 6 ارائه خواهد شد.
نسل جدید سرفیس پرو صرفنظر از ارتقای سختافزار به نسل هشتم اینتل و گزینهی رنگ مشکی مات، تفاوت دیگری با گذشته ندارد.
مایکروسافت جایگاه منحصربهفردی بین تمام تولیدکنندگان کامپیوترهای شخصی دارد. ردموندیها در کنار اپل، تنها شرکتهایی بهحساب میآیند که کنترل سختافزار و نرمافزار محصولات خود را در اختیار دارند. آنها در سال ۲۰۱۲ خانوادهی محصولات گرانقیمت سرفیس را بهعنوان ویترینی برای بهنمایشگذاشتن برتریهای پلتفرم خود رونمایی کردند. در ابتدای کار، واحد سرفیس با ضرری ۹۰۰ میلیون دلاری دردسرهای متعددی برای مایکروسافت بهبار آورد؛ اما بر اساس گزارش گارتنر، طی سهماههی سوم ۲۰۱۸ جایگاه پنجم بازار PC آمریکا را نصیب این شرکت کرد و اکنون کسبوکاری یک میلیارد دلاری بهحساب میآید.
سران ردموند بخش عمدهای از موفقیتهای خانوادهی سرفیس را وامدار دستگاه هیبریدی محبوب سرفیس پرو هستند؛ بنابراین، انتظار داریم تمرکز ویژهای نیز روی توسعهی نسلهای آتی آن داشته باشند. پانوس پانای در زمان رونمایی سرفیس پرو ۲۰۱۷، دلیل کنار گذاشتن عدد مربوط به نسل را نگهداشتن نام «سرفیس پرو ۵» برای محصولی دانست که تغییرات چشمگیری به تبلت 2in1 سرفیس اضافه کند. بااینحال در سال ۲۰۱۸، نسل ششم سرفیس پرو با نام Surface Pro 6 بدون کوچکترین تغییری در زبان طراحی با ارتقای سختافزاری صِرف و اضافه شدن رنگ مشکی مات روانهی بازار شد.
سرفیس پرو طی چند سال گذشته، بهلطف طراحی منحصربهفرد و سختافزار قدرتمند، پرچمدار دستگاههای هیبریدی و سبک بهشمار میآمد؛ اما آیا در سال ۲۰۱۹ مقابل دستگاههایی با نمایشگرهای کمحاشیه و سختافزار قدرتمندتر و درگاههای متنوعتر نیز میتواند عرضاندام کند؟ با بررسی سرفیس پرو 6 همراه زومیت باشید.
* متأسفانه قلم سرفیس پن را برای بررسی در
اختیار نداشتیم؛ بنابراین، نمیتوانیم دربارهی عملکردش اظهارنظر کنیم.
شایان ذکر است تبلت هیبریدی سرفیس پرو ۶ مایکروسافت را شرکت امتداد پارسه برای
بررسی در اختیار زومیت قرار داده است.
طراحی
اگرچه در آستانهی پنجمین سالگرد رونمایی سرفیس پرو ۳ قرار داریم، بهنظر میرسد مایکروسافت همچنان به زبان طراحی این محصول علاقهمند است؛ چراکه سرفیس پرو ۴ و سرفیس پرو ۲۰۱۷ (نسل پنجم) و اکنون سرفیس پرو ۶ همگی با ظاهری مشابه و تفاوتهای بسیار جزئی روانهی بازار شدهاند. درحقیقت، بدنهی دو نسل اخیر این تبلت هیبریدی هیچ تفاوتی با یکدیگر ندارند. از بسیاری جنبهها، سرفیس پرو هنوزهم دستگاهی مدرن بهحساب میآید و طراحی منحصربهفرد آن را در کمتر محصولی میتوان یافت؛ اما در دورهای که نمایشگرها درحالیکیشدن با لبههای فیزیکی دستگاهها هستند و شرکتهای مختلف، ازجمله اپل، پورت یونیورسال Type-C را برای محصولات خود برمیگزینند و با حربههای مختلف ابعاد آنها را میکاهند، ردموندیها با سرفیس پرو ۶ و طراحی ۵ سالهی آن حرف چندانی برای گفتن ندارند.
ابعاد ۲۹۲ در ۲۰۱ در ۸.۵ میلیمتری و وزن حدودی ۷۸۰ گرمی سرفیس پرو ۶ نشاندهندهی آن است که مهندسان مایکروسافت هیچ تغییری در ابعاد بدنهی تبلت بهوجود نیاوردهاند. بدنهای خوشساخت از جنس آلیاژ منیزیم، ترکیب سطح تخت و مورب لبهها با انحنای ناچیز کنارهها، شیار ایجادشده در دورتادور لبههای دستگاه برای خنکسازی و پایهی مستحکم کیکاستند که بهجای ۱۵۰ درجه (سرفیس پرو ۴)، اکنون تا ۱۶۵ درجه نیز بازمیشود و استفاده از تبلت را در شرایط و اشکال مختلف ممکن میکند، ازجمله ویژگیهای چشمگیر تبلتهای سرفیس پرو از گذشته تاکنون هستند که در نسل ششم نیز تکرار شدهاند. ردموندیها ادعا میکنند بهلطف فُرمفکتور خاص سرفیس پرو، از این دستگاه میتوان بهعنوان تبلت و لپتاپ و ابزاری برای خلق اثر با قلم (Studio Mode) استفاده کرد.
برای لحظاتی نکوهش مایکروسافت برای استفاده از طراحی تکراری را کنار میگذاریم تا این شرکت را برای عرضهی سرفیس پرو ۶ با رنگ مشکی مات در کنار رنگ نقرهای مرسوم ستایش کنیم. پوشش مشکی آنودیزه در نسل ششم تبلت محبوب ردموندیها، جلوهای باشکوه به این محصول میدهد و ترکیب آن با لوگوی براق مایکروسافت در پنل پشتی، حس فوقالعادهای در کاربر بهوجود میآورد. رنگآمیزی سرفیس پرو جدید بهگونهای است که لک و اثر انگشت بسیار کمتری درمقایسهبا محصولات دیگر در طیف رنگی مشابه، روی بدنه باقی میماند. این نکته را نیز مدنظر بگیرید که نسخهی پایهی سرفیس پرو با حافظهی ۱۲۸ گیگابایتی فقط در رنگ نقرهای فروخته میشود.
نمای مقابل سرفیس پرو ۶ دقیقاً همان بخشی است که طراحی آن را قدیمی جلوه میدهد. تبلت مایکروسافت ارتفاع (۲۹۲ در برابر ۲۸۰.۶ میلیمتر) و ضخامت (۸.۵ در برابر ۵.۹ میلیمتر) بهمراتب بیشتری درمقایسهبا نسخهی ۱۲.۹ اینچی آیپد پرو ۲۰۱۸ دارد و حجم کلی آن نیز حدود ۴۰ درصد بیشتر از تبلت کوپرتینونشینها است. بااینحال، حاشیههای نسبتاً ضخیم اطراف نمایشگر باعث میشوند سرفیس پرو ۶ از پنل کوچکتری با ابعاد ۱۲.۳ اینچ بهره ببرد. نسبت تصویر ۳:۲ نمایشگر که بهنوعی امضای خانوادهی سرفیس بهحساب میآید، علاوه بر آنکه استاندارد ایدهآلی برای علاقهمندان به تولید محتوا محسوب میشود، استفاده از دستگاه را نیز درمقایسهبا نمونههایی با نمایشگر عریضتر تسهیل میکند. کلیدهای پاور و کنترل صدای سرفیس پرو همانند قبل در گوشهی بالا و سمت چپ (در حالت افقی) قرار دارند و دسترسی به آنها در هر دو وضعیت افقی و عمودی آسان است.
در وضعیتی که تمام صنعت موبایل و کامپیوتر درحالحرکت بهسمت استفاده از پورت USB-C و تاندربولت ۳ است، مایکروسافت با دیدهی تردید به این روند مینگرد. از نسل ابتدایی سرفیس پرو تاکنون، درگاههای آن به یک پورت USB 3.0، یک پورت Mini DisplayPort، یک درگاه اختصاصی سرفیسکانکت (درگاه مغناطیسی برای شارژ یا اتصال سرفیس هاب)، جک ۳.۵ میلیمتری هدفون و درگاه تایپکاور خلاصه میشود. دلیل دوری ردموندیها از پذیرش استاندارد جدید، به پافشاری آنها بر استفاده از پورت Mini DisplayPort و درگاه اختصاصی سرفیسکانکت در کنار محدودیت تعداد مسیرهای PCIe در پردازندههای کیبیلیک ریفرش بازمیگردد. از بین ۱۲ مسیر دردسترس، مایکروسافت ۴ مسیر را برای سرفیسکانکت و ۲ مسیر برای درگاه تایپکاور و ۲ مسیر را برای حافظهی SSD درنظر میگیرد. درضمن، ۴ مسیر باقیمانده نیز ازطریق پلجنوبی به درگاههای دیگر ازجمله USB 3.0 و کارت حافظهی MicroSDXC تعلق دارد.
مایکروسافت میتوانست با کنار گذاشتن سرفیسکانکت و Mini DisplayPort، آنها را با درگاه کاربردی تاندربولت ۳ با پهنای باند ۴۰ گیگابیتبرثانیهای جایگزین کند. ردموندیها با انتخاب پردازندهی ویسکیلیک، ضمن اضافهکردن تاندربولت ۳، سرفیسکانکت را نیز حفظ کردند؛ چراکه این پردازنده ۱۶ مسیر PCIe را پشتیبانی میکند. درگاه تاندربولت ۳ قابلیتهای متعددی از کارتهای گرافیک اکسترنال گرفته تا حافظههای پرسرعت و اتصال چند نمایشگر اکسترنال را در اختیار کاربر قرار میدهد؛ قابلیتهایی که برای دستگاهی در فُرمفکتور سرفیس پرو ضروری بهنظر میرسند. امیدواریم سران ردموند در نسخهی بازطراحیشدهی سرفیس پرو که بر اساس شایعات در سال جاری از راه خواهد رسید، اشتباه گذشتهی خود را تکرار نکنند.
نمایشگر
سرفیس پروهای مایکروسافت با گذشت زمان مشکلاتی مانند کالیبرهنبودن نمایشگر را پشتسر گذاشتهاند و اکنون ردموندیها به این بخش مهم توجه بیشتری از تبلتهیبریدی خود دارند. سرفیس پرو ۶ همانند نسلهای اخیر از نمایشگری ۱۲.۳ اینچی با رزولوشن ۲۷۳۶ در ۱۸۲۴ پیکسل بهره میبرد و تراکم پیکسلها در هر اینچ آن به ۲۶۷ میرسد و چنین تراکمپیکسلی درخورتوجهی، مشاهدهی تصاویر شارپ را برای استفاده در فاصلههای معمولی تضمین میکند. نمایشگر 4K قاتل باتری دستگاه خواهد بود و استفاده از آن آوردهی چندانی برای دستگاهی با نمایشگر ۱۲.۳ اینچی نخواهد داشت.
مایکروسافت همانند گذشته از پنل ۸ بیتی منطبق بر فضای رنگی sRGB در سرفیس پرو ۶ بهره گرفته است. ردموندیهای هنوز پشتیبانی از محتوای با گستردهی دینامیکی بالا را به سرفیس پرو نیاوردهاند؛ البته عمدهی رقبا نیز نمیتوانند محتوای HDR را آنطورکه بایدوشاید ارائه دهند. پنل نمایشگر سرفیس پرو ۶ بررسیشده ساختهی الجی فیلیپس بود. نسبت تصویر ۳:۲ بهعنوان امضای خانوادهی سرفیس در نسل ششم سرفیس پرو نیز دیده میشود. ارتفاع بیشتر نمایشگر در چنین نسبت تصویری، سرفیس پرو را در کاربریهایی نظیر تولید محتوا به دستگاهی سودمند بدل میکند؛ اما برای محتوای عریض مانند فیلم مناسب نیست؛ بهطوریکه نوار سیاهرنگی را در بالا و پایین نمایشگر مشاهده خواهید کرد.
خوشبختانه از دیدگاه زاویهی دید با یکی از بهترین پنلهای IPS بازار کامپیوترهای حملشدنی روبهرو هستیم. کاهش روشنایی و طراوت رنگها حتی در زوایای تند نیز در نمایشگر سرفیس پرو جدید اندک است. سرفیس پرو ۶ در زیر نور مستقیم خورشید نیز خوانایی مناسبی دارد؛ اما هنوز سطح پایینتر پوشش ضدانعکاس تبلتها و لپتاپها درمقایسهبا گوشیهای موبایل حس میشود. نمایشگر سرفیس پرو از ۱۰ لمس همزمان پشتیبانی میکند و همچنان علاقهمندان میتوانند از قلم محبوب سرفیس پن روی آن استفاده کنند.
سرفیس پرو ۲۰۱۸ را در دو آزمایش روشنایی با الگوهای ۵۰ و ۱۰۰ درصد سفید بررسی کردیم و طبق انتظار، با نتایج درخشانی روبهرو شدیم. روشنایی حداکثری میانگین بخشهای مختلف نمایشگر در هر دو آزمایش، رقمی در حدود ۴۴۰ نیت بهدست آمد. رنگ مشکی نیز در آزمایشی که الگوی شطرنجی ۵۰ درصد اجرا شد، تنها ۰.۶ نیت روشنایی تولید کرد که رقمی بسیار مناسب برای نمایشگر LCD محسوب میشود. همچنین، کنتراست Native این نمایشگر ۷۳۳ بهدست آمد که رقم بسیار مناسبی در بین لپتاپها و تبلتهای هیبریدی است. ناگفته نماند حداقل روشنایی ۴.۳ نیتی سرفیس پرو ۶ را نپسندیدیم و انتظار بیشتری از آن داشتیم.
پیش از هر نکتهای، باید گفت پنل استفادهشده در سرفیس پرو از فضاهای رنگی گسترده مانند DCI P3 پشتیبانی نمیکند و حالت تعبیهشده با نام Enhanced در تنظیمات نمایشگر تأثیر شگرفی بر پوشش رنگی نمیگذارد و تنها رنگها را کمی اشباعتر نمایش میدهد. در آزمایشهای ما، سرفیس پرو ۶ فقط ۸۹.۵ درصد فضای رنگی sRGB را پوشش میدهد و این رقم برای فضای Adobe RGB به ۶۶ درصد کاهش پیدا میکند. خوشبختانه مشکل سردبودن رنگها که در برخی نسلهای گذشتهی سرفیس شاهدش بودیم، در نسخهی جدید ملموس و آزاردهنده نیست.
از منظر دقت رنگ، سرفیس پرو با ثبت خطای میانگین ۱.۳ در بین بهترینهای بازار قرار میگیرد و خطای حداکثری نمایشگر نیز فقط ۳.۱ است. طبق انتظار، فعالبودن حالت Enhanced باعث کاهش دقت نمایشگر و افزایش خطا به ۲.۵ میشود؛ اما این عدد نیز چندان چشمگیر نیست و برای اکثر کاربریها پذیرفتنی است. سرفیس جدید ردموندیها در فضای رنگی Adobe RGB بهعنوان گسترهی رنگی مهم دیگر در کامپیوترهای شخصی، ازنظر دقت رنگ عملکرد مناسبی دارد و خطای نمایش رنگ آن درحدود ۳.۹ است. شایان ذکر است ارقام زیر ۳ عملکرد موفق نمایشگر را در دقت رنگ نشان میدهند.
اسپیکر
سرفیس پرو ۶ در بخش اسپیکر نیز تفاوتی با گذشته ندارد و از همان اسپیکرهای استریویی بهره میبرد که در طرفین نمایشگر جاسازی شدهاند. این اسپیکرهای ۱.۶ واتی برای پردازش صدا از Dolby Audio Premium بهره میبرند و بلندی صدای آنها برای اتاقی کوچک کافی بهنظر میرسد. ما در زومیت، از شفافیت صدای سرفیس پرو ۶ نیز راضی بودیم؛ بهطوریکه در بیشترین حجم نیز بهندرت اعوجاج صدا بهگوش میرسید.
خروجی صدای سرفیس پرو ۶ رضایتبخش بود؛ اما بههیچوجه نمیتوان آن را با تجربهی شنیداری حاصل از اسپیکرهای چهارگانهی آیپد پرو ۲۰۱۸ مقایسه کرد. انتظار داریم ردموندیها در نسخهی آتی سرفیس پرو، تجربهی صوتی آن را ارتقا دهند. برخلاف تبلت کوپرتینونشینها، سرفیس پرو از جک ۳.۵ میلیمتری هدفون نیز بهره می برد؛ اما محل نامناسب آن در گوشهی بالایی تبلت باعث میشود همواره سیم هدفون از دستگاه آویزان باشد.
دوربین
مایکروسافت همانند گذشته از حسگری ۸ مگاپیکسلی بهعنوان دوربین اصلی سرفیس پرو ۶ بهکار گرفته است. بهیقین نمیتوان کیفیت تصاویر ثبتشدهی این دوربین را با پرچمداران دنیای گوشیهای هوشمند مقایسه کرد؛ چراکه اساسا تبلتها ابزار مناسبی برای عکاسی بهشمار نمیروند و بهدستگرفتن ابزاری ۱۲ اینچی برای ثبت عکسی از غذای دلخواهتان چندان جالب بهنظر نمیرسد. بااینحال، عملکرد سرفیس پرو در زمینهی عکاسی قطعا شما را راضی خواهد کرد.
سرفیس پرو ۶ از دوربین سلفی ۵ مگاپیکسلی بهره میبرد تا علاوه بر ضبط ویدئوهایی با رزولوشن 1080p، عکسهای مناسبی نیز بتوانید ثبت کنید. عملکرد دوربین سلفی سرفیس پرو ۲۰۱۷ همانند دوربین اصلی آن، خوب و راضیکننده بهنظر میرسد و برای مکالمات ویدئویی کاملا پاسخگوی نیاز شما خواهد بود. مهمترین نکته، پشتیبانی دوربین جلو از ویندوز هِلو و سرعت بسیار زیاد آن بهلطف بهرهگیری سرفیس پرو از حسگر ثانویه است.
صفحهکلید و ترکپد
برای دستگاهی که شرکت سازنده آن را لپتاپ میداند، وجود صفحهکلید و ترکپد ضروری بهنظر میرسد؛ اما مایکروسافت صفحهکلید سرفیس پرو موسوم به Type Cover را بهصورت جداگانه با برچسب قیمتی ۱۲۹،۹۹ و ۱۵۹،۹۹ دلار (نسخهی Signature با پوشش آلکانترا) میفروشد. باتوجهبه ماهیت ویندوز ۱۰ و تجربهی نهچندان خوشایندی که در حالت لمسی ارائه میدهد، کاربران سرفیس پرو باید همراهبا دستگاه خود تایپکاور را نیز بخرند.
تایپکاور بهصورت مغناطیسی و ازطریق درگاهی اختصاصی به سرفیس پرو متصل میشود. این صفحهکلید نواری مغناطیسی نیز در بخش بالاییاش دارد تا کاربر بهدلخواه خود از Type Cover در حالت کاملا مسطح یا با اندکی زاویه نسبت به سطح (ازطریق اتصال نوار یادشده به حاشیهی پایین نمایشگر) استفاده کند. عمق کلیدها و بازخورد آنها بسیار عالی بهنظر میرسد و تجربهی تایپ با آنها حس بسیار خوشایندی بههمراه دارد. اتصال مغناطیسی قدرتمند تایپکاور در کنار استحکام درخورتوجه کیکاستند باعث میشود در فُرمهای مختلف بتوان با آن تایپ کرد؛ البته بدیهی است تجربهای هممانند لپتاپهای عادی را بههمراه نخواهد داشت.
اندکی پایینتر از کلیدها، ترکپد تایپکاور مشاهده میشود. این ترکپد عریض درمقایسهبا ترکپد وسیع مکبوک پرو ارتفاع کمتری دارد. پوشش شیشهای ترکپد تجربهی رضایتبخشی برای کاربر بهارمغان میآورد و بهلطف درایور پرسیژن مایکروسافت، بازخورد و دقت آن کمنظیر ارزیابی میشود. اگرچه ترکپد محصولات سرفیس جزو بهترینهای دنیای ویندوز بهشمار میآید، ترکپد فورستاچ مکبوک پرو همچنان مقام نخست را در بین تمام لپتاپها در اختیار دارد.
سیستمعامل
تاریخچهی تبلتهای ویندوزی به سال ۲۰۰۲ و عرضهی دستگاههایی موسوم به Tablet PC با سیستمعامل بهینهشدهی XP بازمیگردد؛ اما بیتردید میتوان نخستین تلاش جدی مایکروسافت برای ورود به عرصهی تبلتها را معرفی نسخهی ابتدایی سرفیس پرو در سال ۲۰۱۳ با سیستمعامل ویندوز ۸ دانست. بااینحال، عواملی چون دوگانگی محیط این سیستمعامل و لزوم جابهجایی مداوم بین فضای مدرن استارت و فضای سنّتی دسکتاپ، نبود امکان بوت مستقیم سیستمعامل به محیط دسکتاپ و غنینبودن فروشگاه اپلیکیشن ویندوز، همگی دستبهدست هم دادند تا کاربران چندان از ویندوز ۸ استقبال نکنند.
مایکروسافت برای جبران اشتباهاتش، بهروزرسانی ویندوز ۸.۱ را با قابلیتهایی همچون امکان اجرای اپلیکیشنهای مدرن در محیط دسکتاپ، تجربهی چندوظیفگی بهتر در محیط مدرن ویندوز و ادغام هرچهبهتر واندرایو (اسکایدرایو سابق) در اختیار کاربران قرار داد. ردموندیها در ادامهی تلاششان برای هرچه کمرنگترکردن مرز بین محیط دسکتاپ و محیط لمسی، سیستمعامل موفق ویندوز ۱۰ را در جولای۲۰۱۵ منتشر کردند. این سیستمعامل بهدلیل تصمیم مایکروسافت مبنی بر فراهمکردن رابط کاربری دسکتاپمحور، جایگزینی اینترنتاکسپلورر با مرورگر اج و ارائهی دستیار صوتی کورتانا بههمراه آن، با استقبال منتقدان مواجه شد.
برخلاف نسل گذشته که با ویندوز ۱۰ پرو (نسخههای i5 و i7) دردسترس کاربران قرار میگرفت، سرفیس پرو ۶ از ویندوز ۱۰ هوم بهره میبرد. ما برای بررسی تبلت جدید مایکروسافت، سیستمعامل آن را به نسخهی ۱۸۰۹ (آپدیت اکتبر) بهروز کردیم. ازجمله مهمترین قابلیتهای همراه این بهروزرسانی عبارتاند از: حالت تیره برای فایل اکسپلورر، ابزار مدرن ثبت اسکرینشات موسوم به Snip and Sketch، اپلیکیشن Your Phone برای یکپارچهسازی گوشیهای اندرویدی با دسکتاپ، ابزار جستوجوی ارتقایافته در کنار کلیپبورد پیشرفتهتر با قابلیت یکپارچهسازی بین دستگاهها و جستوجو در تاریخچه.
پس از گذشت ۴ سال از زمان انتشار نخستین نسخهی ویندوز ۱۰، هنوزهم این سیستمعامل گزینهای ایدهآل برای استفاده در حالت تبلت (Tablet mode) بهشمار نمیآید. بسیاری از محیطهای سیستمعامل، مانند فایل اکسپلورر، برای کاربری لمسی بهینه نشدهاند و هنوزهم حین کار با بخش تنظیمات، گاهی اوقات به محیط کلاسیک کنترلپنل منتقل میشوید و استفاده از نرمافزارهای دسکتاپ در کنار اپلیکیشنهای مدرن نیز تجربهای نهچندان خوشایند بهارمغان میآورد. در کنار آنچه گفته شد، ناپیوستگی بین انیمیشنهای مختلف در حالت تبلت و تجربهی ناخوشایند نرمافزارهای قدیمی دسکتاپ در حالت لمسی، باگهای متعدد صفحهکلید مجازی ویندوز و افت فریم حین اجرای انیمیشنهای رابط کاربری از دیگر اشکالات این سیستمعامل است. در حالت کلی، هرچه آیپد پرو با iOS راه درازی را تا کامپیوترشدن در پیش دارد، سرفیس پرو نیز بههمان میزان از تبدیل به تبلتی ایدهآل دور است.
بازده و عملکرد
اینتل در سال ۲۰۱۸ دو خانوادهی Coffee Lake U و Whiskey Lake را بهفاصلهی ۵ ماه در تاریخهای ۲آوریل (برابر با ۱۳فروردین) و ۲۸اوت (برابر با ۶شهریور) برای لپتاپها و اولترابوکها معرفی کرد؛ اما در کمال تعجب، مایکروسافت ترجیح داد سرفیس پرو ۶ را با پردازندههای ۱۵ واتی کیبیلیک ریفرش روانهی بازار کند. این پردازندهها در تاریخ ۲۱اوت۲۰۱۷ (برابر با ۳۰مرداد۱۳۹۶) معرفی شدهاند و برعکسِ خانوادهی کافیلیک، از واحد پردازش گرافیکی قدرتمند Iris Plus اینتل بیبهره هستند و برخلاف سری ویسکیلیک، راهکاری سختافزاری برای جلوگیری از آسیبپذیری Meltdown نیز در بطن خود ندارند.
استراتژی مایکروسافت برای محصولی که در سطح کالاهای گرانقیمت قرار میگیرد و علاقهمندان آن را با نگاهی به آینده میخرند، بسیار مأیوسکننده بهنظر میرسد. درهرصورت، سرفیس پرو ۶ با یکی از دو پردازندهی نسل هشتمی Core i5-8250U یا Core i7-8650U دردسترس خریدار قرار دارد. ازآنجاکه اینتل هیچیک از پردازندههای ۱۵ واتی خود را با گرافیک Iris Plus همراه نکرده، تبلت محبوب ردموندیها برخلاف نسل پنجم، در هر دو مدل با گرافیک مرسوم UHD 620 و بدون eDRAM عرضه میشود.
سرفیس پرو ۶ برخلاف نسل گذشته، دیگر از پردازندهی ضعیف Core m3 استفاده نمیکند و این تبلت در دو نسخهی Core i5 یا Core i7 به بازار عرضه شده است. گفتنی است در نسخهی پایهی آن نیز، حافظهی رم ۴ گیگابایتی کنار گذاشته شده است. بیشک دو تغییر یادشده حُسنِنیت ردموندیها را نشان میدهد و باید آنها را برای اتخاذ چنین تصمیمی تحسین کرد. تبلت محبوب مایکروسافت با حافظهی رم ۸ یا ۱۶ گیگابایتی LPDDR3 در کنار ۱۲۸، ۲۵۶، ۵۱۲ گیگابایت یا یک ترابایت حافظهی SSD با رابط PCIe NVMe دردسترس کاربران قرار میگیرد.
قاعدتا مهمترین تفاوت سرفیس پرو ۶ با نسل پنجم، به استفادهی این محصول از پردازندهی نسل هشتمی و ۴ هستهای اینتل بازمیگردد. اگرچه فرکانس پایه و بیشینهی پردازنده در نسخهی Core i5 درمقایسهبا نسل گذشته، بهترتیب یک گیگاهرتز و ۱۰۰ مگاهرتز کاهش یافته، افزایش ۱۰۰ درصدی تعداد هستههای پردازشی و تردها، احتمالا بر عملکرد تبلت مایکروسافت، بهویژه در کاربریهای نیازمند به پردازش چندتردی، تأثیر درخورتوجهی خواهد گذاشت.
تبلت جدید مایکروسافت برخلاف گذشته، از GPU یکپارچه و توانمند Iris Plus اینتل با eDRAM مجزا استفاده نمیکند و مانند بسیاری از دستگاههای سبک موجود در بازار، به گرافیک مرسومتر Intel UHD 620 Graphics اتکا دارد. بنابراین، انتظار میرود در زمینهی پردازشهای گرافیکی، سرفیس پرو ۶ توان عرضاندام مقابل محصول قدرتمندی همچون مکبوک پرو با گرافیک Iris Plus 655 را نداشته باشد. حال، نوبت به ارزیابی عملکرد کلی دستگاه 2in1 مایکروسافت میرسد.
برای ارزیابی عملکرد و بازدهی سرفیس پرو ۶، ابتدا بنچمارکهای نرمافزاری را روی آن اجرا میکنیم تا دیدی ابتدایی از قدرت خام این دستگاه داشته باشیم. نرمافزارهای GFXBench و 3DMark توان پردازش گرافیکی و نرمافزارهای GeekBench و CineBench قدرت CPU را میسنجند و درنهایت، نرمافزارهای PCMark 8 و PCMark 10 کاربریهای روزمره مانند وبگردی و ویرایش اسناد را شبیهسازی میکنند.
بر اساس آزمون گیکبنچ، کاهش فرکانس CPU باعث افت ۸ درصدی عملکرد آن در پردازش تکهستهای شده است؛ اما در پردازشهای چندهستهای، سرفیس پرو جدید ۴۷ درصد بهبود را درمقایسهبا نسل قبل تجربه میکند. همانطورکه مشاهده میکنید، فرکانس بیشتر پردازنده در کنار گرافیک قدرتمندتر Iris Plus 655 در مکبوک پرو ۱۳ اینچی، نتایج بهمراتب بهتری برای اولترابوک اپل بههمراه دارد. طبیعتا نمیتوان از دستگاهی با مشخصات فنی سرفیس پرو ۶ انتظار اجرای بازی داشت. درضمن، خلأ درگاه تاندربولت ۳ نیز امکان استفاده از کارتهای گرافیک اکسترنال را ازبین میبرد.
عملکرد پایدار و سریع و کاملا بیصدا
مایکروسافت همانند گذشته، در نسل ششم سرفیس پرو نیز نسخهی Core i5 را بدون سیستم خنککنندهی اکتیو عرضه میکند. این، یعنی درون این نسخه از فن خنککننده خبری نیست؛ بنابراین، پایش عملکرد تبلت جدید ردموندیها زیر بار پردازشی مداوم و افزایش دمای دستگاه جالب خواهد بود. زومیت در آزمایش استرس لپتاپها و دستگاهی هیبریدی با سیستمعامل دسکتاپ، برای شبیهسازی چنین وضعیتی بنچمارک CineBench را ۲۰ بار بهصورت مداوم اجرا میکند.
بر اساس دادههای ابزار Power Gadget اینتل، سرفیس پرو ۶ در حالت اجرای آزمون تکهستهای CineBench به فرکانس ۳.۴ گیگاهرتز دست مییابد و دمای آن به حدود ۵۲ درجهی سلسیوس میرسد. تبلت هیبریدی مایکروسافت در نخستین مرحلهی آزمون استرس زومیت، با فرکانس ۳.۰۰ گیگاهرتز و توان حدودی ۲۴ وات کار میکند؛ اما از آزمون دوم تا ششم، فرکانس و توان پردازنده بهترتیب در همسایگی ۲.۶۰ گیگاهرتز و ۱۸ وات نوسان دارد. از مرحلهی هفتم تا دوازدهم، فرکانس و توان پردازنده بهترتیب به ۲.۲۰ گیگاهرتز و حدود ۱۴ وات میرسد و از آزمون سیزدهم تا پایان پردازنده، با توان حدودی ۱۲ وات در فرکانس حدودی ۲.۲۰ تا ۲.۱۰ گیگاهرتز وظیفهاش را انجام میدهد.
اگرچه سرفیس پرو ۶ از سیستمخنککنندهی اکتیو استفاده نمیکند، بر اساس نتایج آزمون استرس، میانگین امتیاز چندهستهای آن از میتبوک ایکس پرو بیشتر است. با نگاهی به اعداد ثبتشدهی مکبوک پرو ۱۳، بازهم میتوان برتری اولترابوک کوپرتینونشینها بهلطف پردازندهی ۲۸ واتی را متوجه شد. بر اساس نمودار بالا، میتوان مشاهده کرد عملکرد دستگاه دچار نوسان شدیدی نیست. توجه کنید در طول کل مراحل آزمایش، فرکانس پردازنده بالاتر از فرکانس پایه باقی ماند و دمای آن نیز از حدود ۶۵ درجهی سلسیوس فراتر نرفت.
باتری
برای دستگاهی که با هدف جلب رضایت علاقهمندان تبلت و لپتاپ روانهی بازار میشود، شارژدهی مناسب یکی از پیشنیازهای ابتدایی بهحساب میآید. با وجود افزایش تعداد هستههای پردازنده و بهتبع آن توان پردازشی سرفیس پرو ۶، مایکروسافت همچنان از باتری لیتیومیونی و ۴۵ واتساعتی (۷.۵۷ ولت در ۵۹۴۰ میلیآمپرساعت) نسل گذشته در تبلت جدیدش استفاده میکند؛ بنابراین، روی کاغذ میتوان انتظار داشت حداقل در کاربریهایی که CPU درگیری فراوانی دارد، شارژدهی دستگاه درمقایسهبا قبل کاهش داشته باشد.
بر اساس ادعای مایکروسافت، سرفیس پرو ۶ میتواند تا ۱۳.۵ ساعت حین پخش ویدئو شما را همراهی کند. برای بررسی ادعای ردموندیها و ارزیابی عملکرد باتری دستگاه، آزمونهای متداول زومیت را روی آن اجرا میکنیم. در گام نخست، با قطع صدا و اتصالات بیسیم در کنار تنظیم روشنایی نمایشگر روی ۲۰۰ نیت و حالت مصرف انرژی روی Power mode یا Better Battery، ویدئویی با رزولوشن HD را بهصورت مداوم روی سرفیس پرو ۶ پخش کردیم. در این حالت، سرفیس پرو ۶ بهمدت ۱۰ ساعت و ۲۰ دقیقه دوام آورد که با نسل گذشته تفاوت چندانی ندارد؛ اما از مکبوک پرو ۱۳ اینچی ۲۰۱۸ و میتبوک ایکس پرو ضعیفتر است.
در گام بعدی، نوبت به نرمافزار Battery Eater میرسد که با زیرفشار قراردادن همزمان CPU و GPU باتری را محک بزند. در این آزمون با تکرار وضعیت آزمون قبلی، تبلت هیبریدی جدید مایکروسافت ۱۳۹ دقیقه شارژدهی داشت. این عدد از نتیجهی بهدستآمده روی مکبوک پرو بیشتر است؛ اما قدرتمندترشدن پردازنده باعث شده سرفیس پرو ۶ افت درخورتوجهی درمقایسهبا نسل پیشینش را با نتیجهی ۲۶۵ دقیقه تجربه کند. درنهایت، برای ارزیابی شارژدهی در پردازشهای گرافیکی سنگین، آزمون باتری ۳۰ مرحلهای Manhattan 3.1 را درحالی اجرا کردیم که روشنایی نمایشگر روی ۲۰۰ نیت تنظیم شده بود و اسلایدر مدیریت انرژی ویندوز روی حالت Better Performance قرار داشت.
سرفیس پرو ۶ بهلحاظ حداقل تعداد فریمهای پردازششده، با ثبت عدد ۹۴۹.۷۱ از مکبوک پرو ۱۳ اینچی ۲۰۱۸ چه در حالت macOS و چه در حالت ویندوز ۱۰، عملکرد ضعیفتری دارد؛ اما با ثبت عمر باتری ۱۲۵.۴۳ دقیقه، عملکرد بهمراتب بهتریدرمقایسهبا رقیبش بهنمایش میگذارد. در حالت کلی، نسل ششم سرفیس پرو حین بررسی زومیت و درحالیکه اسلایدر مصرف انرژی و روشنایی دستگاه بهترتیب روی Power mode و ۲۰۰ نیت تنظیم شده بود، در استفادههایی مانند وبگردی، تماشای ویدئو، ویرایش اسناد و استریم موسیقی (با هدفون)، تا یک روز کاری ما را همراهی میکرد که عملکرد مناسبی بهحساب میآید.
جمعبندی
نسل ششم سرفیس پرو قدرتمندتر و ارزانتر از نسل گذشته است؛ اما دقیقاً از همان کالبدی بهره میبرد که در پنج سال گذشته، با تبلتهای هیبریدی محبوب مایکروسافت تجربه کردهایم. زبان طراحی تکراری سرفیس پرو لزوما مأیوسکننده نیست؛ ولی در دورهای که قیدهای فیزیکی از مسیر غوطهوری در محتوا بهتدریج درحالحذف هستند، حاشیههای نسبتاً ضخیم سرفیس پرو ۶ اندکی بوی کهنگی میدهند.
سرفیس پرو بهلطف کیفیت ساخت کمنظیر و پایهی مستحکم تنظیمشدنی و اکنون پردازندهی ۴ هستهای، همچنان بهترین دستگاه 2in1 در دنیای دسکتاپ بهحساب میآید. باوجوداین، خلأ پورت فوقالعاده کاربردی و آیندهنگرانهی تاندربولت ۳ باعث میشود این دستگاه گرانقیمت و پریمیوم از فهرست خرید بسیاری از کاربران دنیا و البته فهرست آرزوهای اغلب ما ایرانیها خط بخورد. در کنار محدودیتهای سختافزاری، به نقصهای متعدد ویندوز در دنیای تبلتها نیز باید اشاره کنیم، سیستمعامل محبوب ردموندیها هنوزهم نمیتواند تجربهی لمسی لذتبخشی برای کاربر بهارمغان آورد.